وحشتناك ترین صحنه كشتار سرخ پوستان
به نقل از مترجم آمریكایی
بررسی تاریخ آمریكا و ماهیت بنیانگذاران آن نشان میدهد كه پدران ایالات متحده برای برپایی كشور جدید، نسل سرخ پوستان كه صاحبان اصلی این سرزمین بودند را از بین بردند و هیچگاه تا به امروز حقی ولو اندك برای زندگی آنان قایل نبوده اند. جان اسمیت كه نقش مترجمی را میان استعمارگران و سرخ پوستان ایفای میكرده است در اظهاراتش درباره جنایات اروپایی ها در برابر كنگره گفت: به سال ۱۸۱۴سربازان همه چیز سرخ پوستان را غارت كردند، جمجمه آنان را شكستند و پوست و مغز سرشان را بیرون آوردند. با سلاح سرد پیكرهای زنان را پاره كردند. كودكان را مورد آزار و اذیت و شكنجه قرار دادند، با قنداق تفنگ بر سر آنان كوبیدند و مغزشان را متلاشی كردند. بدترین صحنهای را كه در عمرم دیدهام تكه پاره كردن پیكرهای زنان باردار و كشتن نوزادان دو و سه ماهه بود. یك روز بعد كه به این شكارگاه سر زدم دیدم كه پوست سر و اعضاء تناسلی كشته شدگان را بریده بودند.
روزولت كشتار سرخ پوستان توسط سربازان شجاعش را ستود
جیمز كانن یكی دیگر از سربازان آمریكایی نیز درباره جزئیات این جنایات چنین توضیح داده است: «سربازی را دیدم اعتراف میكرد كه آلت تناسلی سرخپوستان را میبریده و روی چوپ به نمایش میگذاشته است. از سرباز دیگری شنیدم كه انگشتان زن سرخ پوست را قطع كرده تا انگشتر او را به غنیمت ببرد. سربازان دیگری میگفتند كه دستگاههای تناسلی زنان را پاره كرده و آنها را به زین اسب خود چسباندهاند، قلب زنان را و مردان را نیز كندهاند و هنگام رژه روی كلاه خودشان آویختهاند». با پایان یافتن ماموریت كشتار، «ساندكریك» سرگرد چونگتون كنفرانس مطبوعاتی برگزار كرد و در اظهار داشت كه او با همراهی و همكاری سربازانش خونین ترین جنگ را بر ضد سرخ پوستان انجام داده است. در این جنگ مهمترین و مقاوم ترین پایگاه قوم سرخ پوست شایین را ویران كرده است. در پی اعلام و انتشار این خبر، شادی و هیجان سراسر وجود سفیدهای مهاجم در سراسر قاره آمریكا را فرا گرفت. به همین مناسبت راهپیماییهای متعددی در تایید این اقدام در خیابانهای برخی شهرهای آمریكا به راه افتاد. یكی از روزنامههای وقت آن كشور با چاپ سرمقالهای پوست سرهای بریده و پراكنده شده در مناطق گوناگون آمریكا را مانند قورباغههایی تشبیه كرد كه قبل از خروج بنی اسرائیل، سرزمین مصر را فرا گرفت
جیمز كانن یكی دیگر از سربازان آمریكایی نیز درباره جزئیات این جنایات چنین توضیح داده است: «سربازی را دیدم اعتراف میكرد كه آلت تناسلی سرخپوستان را میبریده و روی چوپ به نمایش میگذاشته است. از سرباز دیگری شنیدم كه انگشتان زن سرخ پوست را قطع كرده تا انگشتر او را به غنیمت ببرد. سربازان دیگری میگفتند كه دستگاههای تناسلی زنان را پاره كرده و آنها را به زین اسب خود چسباندهاند، قلب زنان را و مردان را نیز كندهاند و هنگام رژه روی كلاه خودشان آویختهاند». با پایان یافتن ماموریت كشتار، «ساندكریك» سرگرد چونگتون كنفرانس مطبوعاتی برگزار كرد و در اظهار داشت كه او با همراهی و همكاری سربازانش خونین ترین جنگ را بر ضد سرخ پوستان انجام داده است. در این جنگ مهمترین و مقاوم ترین پایگاه قوم سرخ پوست شایین را ویران كرده است. در پی اعلام و انتشار این خبر، شادی و هیجان سراسر وجود سفیدهای مهاجم در سراسر قاره آمریكا را فرا گرفت. به همین مناسبت راهپیماییهای متعددی در تایید این اقدام در خیابانهای برخی شهرهای آمریكا به راه افتاد. یكی از روزنامههای وقت آن كشور با چاپ سرمقالهای پوست سرهای بریده و پراكنده شده در مناطق گوناگون آمریكا را مانند قورباغههایی تشبیه كرد كه قبل از خروج بنی اسرائیل، سرزمین مصر را فرا گرفت
تشبیه «پوست سر» سرخ پوستان به پوست قورباغه توسط نشریه آمریكایی
این روزنامه آشكار كرد كه هیچ سفید پوستی از داشتن تكهای از پوست سر سرخپوستان قوم شایین بی بهره نماند. برخی از سفید پوستان به اندازهای هیجان زده شدند كه تكههای پوست سر سرخپوستان را برای دوستان شان در شرق آمریكا فرستادند. كمیته حقیقت یاب كنگره آمریكا در پی بررسیهای خود با محكوم كردن ضمنی عاملان این كشتار، این پرونده را مختومه اعلام كرد. تئودور روزولت رئیس جمهور وقت آمریكا نیز شجاعت سربازان را ستود و به وجود آنان افتخار كرد. او نظرش را درباره این كشتار چنین بیان كرد: "حادثه ساندكریك یك حركت اخلاقی و برای جامعه آمریكا سودمند بوده است، از بین بردن نژادهای پست و فرومایه ضرورتی اجتناب ناپذیر است."
اوج وحشی گری در ابداع یك صنعت عجیب توسط آمریكایی ها
در سالی كه كشتار ساندكریك روی داد، این ابتكار به ذهن یكی از شكارچیان ارواح رسید كه از پوست اعضاء تناسلی مردان سرخپوست كیسه برای بسته بندی توتون بسازد. این اندیشه شیطانی كه از علاقه و و ابتكار شخصی یك شكارچی ناشی شده بود به مرور زمان به یك صنعت رایج تبدیل شد. صنعگران بسته بندی تنباكو، سپس این كیسههای بسته بندی را به شكل «سیبل كلفت یك انسان» كه نشانگر اشرافیت استعمارگران است در آوردند. آمریكاییها نیز هنگام شركت در مناسبتهای شاد و جشنهای ملی این بستهها را خریداری و به دوستانشان هدیه میكردند. با كاهش جمعیت سرخ پوستان به ۲۵۰ هزار تن در سال ۱۹۰۰ این صنعت در آمریكا به كسادی گرایید و آمریكاییها به علت كمبود مواد اولیه برای تداوم این صنعت به ستوه آمدند.
مدالهای یادگاری از گوشت استخوان و پوست جمجمه
مهمترین غنایم نظامیان آمریكایی همان مدالهای گوشتی بود كه از پیكرهای قربانیان و یا اسیران در حال احتضار میساختند. به نظر میرسد كه مدال پرستی میان استعمارگران آمریكاییها یك آیین قدیمی است و به سال ۱۸۱۴ باز میگردد. آندور جكسون رئیس جمهوری وقت آمریكا كه در آن سال ناظر كشتار و پوست كنی ۸۰۰ سرخ پوست قوم كریك بود، پیشنهاد كرد تكههایی از پیكرهای قربانی سرخ پوست برای زنان اشرافی ایالت تنسی به عنوان پیشكش فرستاد شود.
مدالهای یادگاری از گوشت استخوان و پوست جمجمه
مهمترین غنایم نظامیان آمریكایی همان مدالهای گوشتی بود كه از پیكرهای قربانیان و یا اسیران در حال احتضار میساختند. به نظر میرسد كه مدال پرستی میان استعمارگران آمریكاییها یك آیین قدیمی است و به سال ۱۸۱۴ باز میگردد. آندور جكسون رئیس جمهوری وقت آمریكا كه در آن سال ناظر كشتار و پوست كنی ۸۰۰ سرخ پوست قوم كریك بود، پیشنهاد كرد تكههایی از پیكرهای قربانی سرخ پوست برای زنان اشرافی ایالت تنسی به عنوان پیشكش فرستاد شود.
No comments:
Post a Comment