Friday, February 18, 2011

ما متحد بودیم و خواهیم بود

 سندی دیگر در افشای تورکمنهای قبیله گرا


کؤنگوللر، یۆرکلر، بیر بولوپ باشلار...
(وقتی دلها و سر و سوداهایمان یکی شود...)

سندی درباره کمک قیامگران یموتی
 در کمک به برادران آخالی در نبرد گوک تپه
  یکی از وقایع خونبار تاریخ معاصر ملت تورکمن قتل عام وحشیانه آنان در گوک تپه می باشد. با اینکه در هجوم های قبلی به سرزمین تورکمن تمامی طوایف و قبایل متحدانه در مقابل دشمن ایستادگی کردند و ضربه های مهلکی به مهاجمین وارد ساختند متأسفانه در نبرد علیه قشون سرتا پا مسلح روسیه به سرکردگی ژنرال اسکوبلف آنچنان که شایسته بود نتوانستند متحدانه وارد نبرد شوند.
به نظر ما علت این امر را می توان اینگونه توضیح داد:
      بعد از مرگ مشکوک نوربردی خان که گفته می شود بنابه دستور روسها توسط یک فارس زهر خورانده شده تشدد و پراکندگی در صفوف مبارزین واحه آخال بوجود آمد. طوری که آن نیرویی که توانسته بود قوای لوماکین را ۱۸۷۹ به عقب براند دچار نخوت و غرور شده،  نتوانست توازن قوای خودی و دشمن را به خوبی ارزیابی کند.
     سرداران تکه واحه آخال آنطور که شایسته ملت واحد تورکمن بود نتوانستند نه تنها تکه های ماری را با خود همراه سازد بلکه نتوانستند دیپلماسی اتحاد و گفتگوی سازنده با یموت ها و گوگلان ها را پیش برند. در صورتی که در جلسه مشورتی "جمهوریت" نوربردی خان دائما به مسئله وحدت قبایل توجه داشته وحدت را گوشزد می کرد.
    در جلسه مشورتی نهایی که آیا علیه اسکوبلف جنگید یا خیر متأسفانه به پیشنهادهای سازنده حان مأمت آتالیق و اوراز مأممت حان اعتنایی نشد که هیچ  حتی به آنان اتهام خیانت نیز زده شد. در صورتیکه روحانی فاناتی چون قربان مراد ایشان با دادن فتوا مبنی بر اینکه هر کسی قلعه را ترک کند زنش بر او حرام است، سبب بوجود آمدن یک تاکتیک بسیار خطرناک علیه رزمندگان شده قتل عام را تسهیل ساخت.
  نظریه پردازان دوره  تورکمنستان شوروی، گاه و بیگاه این فکر را القاء می کنند که دیگر قبایل تورکمن نظیر یموت ها در جنگ علیه روسها در کنار تکه ها نایستادند. در اینجا سئوال بجایی مطرح می شود مگر آنها در قتل عام یمودان خیوه توسط کاوفمان در ۱۸۷۶ به کمک آمدند؟! متأسفانه خیر. حتی تکه های ماری نیز صحنه کارزار گوک تپه را ترک کرده به آخالی ها گفتند: "دوشمانگیز اؤزونگیزه نصیب اتسین" (دشمن از آن شما باشد)
  و اما در تحقیقات اخیرم متوجه شدم که در ایام لشکرکشی اسکوبلف، یموت های حاشیه خزر (بالقان و اترک هم گورگان) با زدن ضرباتی به نیروهای اسکوبلف به برادران آخالی خود کمک کردند.
   مشاور ارشد اسکوبلف، سرهنگ نیکولای گرودوکوف در کتاب چهار جلدی خود موسوم به "جنگ در سرزمین تورکمن" به ضربه خوردن نیروهایشان توسط یموت ها اشاره مستقیمی داشته فرمان تهدید امیز تیرباران عصیانگران یموتی را که توسط اسکوبلف صادر شده است را در جلد سوم کتابش (ص ۳۳) آورده است.
  قیامگران یمودی با قطع سیم تلگراف و ستون سیم های مابین چکیشلر-استرآباد و چکیشلر- بامی و نیز غارت تفنگ، فشنگ و توپ توپخانه و نیز رساندن لحظه به لحظه خبر حرکت قشون به برادران تکه خود توانستند آنها را چندین بار از مهلکه نجات دهند.
  در کتاب گرودوکوف چنین آمده است:
"وقتی از چکیشلر اسباب جنگی به سمت بامی حمل و براه افتاد ترکمن های یموت از هر فرصتی استفاده کرده فشنگ ها و تفنگها را دزدیده در خاک پنهان می کردند و یا  با خود به آن طرف اترک می بردند. بدین ترتیب مقدار زیادی از صندوق های فشنگ و تفنگ و حتی از صندوق ها گلوله های توپ را بردند. شب که کاروان به نزدیکی "خار اولوم" رسید معلوم شد که فشنگ های زیادی به سرقت رفته است. شب سیزدهم تا شب چهاردهم سنتیابر نایب فرمانده گروهان یالچینوف چند پست قراول برای گرفتن دزدان یمودی ها گذاشت. شبانگاه ۱۱ ترکمن با اسلحه آمده و نزدیک باری که فشنگ ها بوده نزدیک شدند. یمودان فشنگ ها و گلوله های توپ را گرفته در زمین دفن کردند،  که همگی گرفتار شدند. بعد از رسیدگی معلوم شد که هیجده هزار فشنگ تفنگ و دویست گلوله توپ کم است.
بنابراین ژنرال اسکوبلف لازم دید که اعلان ذیل را به قاضی ها و روسای ترکمن های یموت و دیگران بفرستد. اعلان این است:
" در این اواخر چندین اتفاق افتاد از قبیل خراب کردن سیم و ستون تلگراف و دزدیدن بعضی اشیاء و اموال دولتی. مردم عوام و ساده ترکمن نمی داند که دزدیدن فشنگ و خراب کردن تلگراف علامت دشمنی و طغیان محسوب می شود. بنابراین لازم دیدم که پیش از اتمام مهلت به شما اعلان نمایم که هم طایفه های خود را مطلع سازید که بعد از این هر کس از آنها را موقع دزدیدن فشنگ و غیره و یا خراب کردن تلگراف بگیرند فورا تیرباران می کنند و به هیچوجه بر آنها ترحم نخواهد شد. ترکمن ها نمی دانند چگونه قانون روس در تنبیه کردن اینگونه مقصرین سخت است. لهذا به شما که قاضی و روسای این طوایف هستید اطلاع می دهم که مردمان اوبه های خود را خبردار کنید که از این گونه کارها بدور باشند و بدانند که خراب کردن تلگراف و دزدیدن فشنگ حکمش قتل است. ما همه آنها را تیرباران خواهیم کرد."

این نمونه کوچک نشان می دهد که چگونه ایدئولوگ های دوره شوروی تاریخ و وقایع تاریخی را وارونه جلوه داده، به مصلحت روز عمل کرده و حقایق را آنچنان که هست  نخواستند عیان سازند.
و ما به دنبال روشن کردن صفحات تاریک تاریخمان به راه خویش ادامه می دهیم.

آقمیرات گورگنلی
هیجدهم فورال ۲۰۱۱

No comments:

Post a Comment