Tuesday, July 12, 2011

جوابی به یک جواب

یا سکوت یا جواب دندان شکن

پاسخی بر تحریفات تاریخی سازمان اطلاعاتی جمهوری اسلامی ایران!

 این عنوانی بود که دوست ما آقای ت. آتابای در تاریخ سیزده تیر سال 90 شمسی در سایت "ترکمنصحرا مدیا" به چاپ رسانده بود. که به نظرم برخی نکات مطروجه نارسا آمد. چرایش را در خطاب به خود ایشان معروض می دارم:

آقای آتابای شما در جواب به اراجیف مزدور اطلاعاتی رژیم خیلی مهارت بخرج ندادید، که صد البته می توانستید و در توان شما است که به این اراجیف بخوبی پاسخ دهید. ولی به مسائلی پرداختید که کمتر ربطی به موضوع  داشت. آن مزدور اطلاعاتی در صفحه نخست مسئله ترکمن نوشته بود که ترکمنها ده ها سال است که سکوت کردند و در جنبش دخالتی نداشتند. کاش به این مسئله جواب می داید، می گفتید که چسان بیش از بیست نفر از بهترین فرزندان ما را در سال 50 تحت شکنجه ساواک معیوب ساختند، کاش می گفتید که مجسمه شاه لعنتی را در میدان مرکزی گنبد منفجر کردند. ولی جنابعالی به مسئله ای دیگر پرداختید. که جواب و دلایل قانع کننده ای برای اراجیف به خوانندگان شما نمی دهد می پرسید چرا؟
  در همین مقدمه نوشتید که حرکت تورکمنها ربطی به چریکها نداشت ولی بلافاصله می فرمائید- این حرکت فدائیان ترکمن--- آیا این اظهارتان ضد و نقیض نیست؟ مگر فدائیان ترکمن چیزی جز چریک فدائی بود؟ آیا گروه فدائیان ترکمن در باغ ملی گنبد در بهمن 57 عکس عثمان آخون ها را به نمایش گذاشتند و یا چگوارا و گلسرخی و جزنی را... و چه کتابهایی را رو میز فروش داشتند؟


آیا عکس یک ترکمن مبارز یا شهید را می بینید؟
.... بعد مختومقلی را می برید به هندوستانی که اصلا او در خواب ندیده هندوستان کجاست- یک بدبختی فلک زده ای  بنام قلیچ موللی یف اشعاری را به شاعر ملی نسبت داده از قبیل "هندوستاندا آرزوم" و شما آنرا ملاک قرار می دهید. و بعد کتابهایش را به جیحون می اندازید که همه اش خیالبافی های مأتی کوسایف و بای محمد قارریف است. از آن گذشته دوره زندگی مختومقلی کجا و صفویان کجا؟ آیا جنابعالی دلیلی دارید که مختومقلی در زندان استرآباد به بند کشیده شده بود، چرا که ما این موضوع را برای اولین بار از شما می شنویم. لطفا در مواردی که اطلاعات کافی نداریم اظهار نظر قطعی نکنیم... بگذریم که این خود بحثی جداگانه است و ربطی به جواب تراوشات میکرب گونه وزارت اطلاعات ایران ندارد...
   شما مرحوم آبایی را در صف ارانی قرار دادید. خیر اصلا اینگونه نبود. معلم ساده ای چون آبا آبایی کاری به این جریانات نداشت. آمده بود تئاتر "ظفر" (وصف پیروزی استالین بر فاشیسم) حزب توده را در کومیش تپه در انبار نازمحمد چوده ای تماشا بکند که با گلوله سرپاس صارمی به هلاکت می رسد. اصلا آبایی با جریان حزب توده و ارانی رابطه ای نداشت. این را می توانید از پسرش که اینک در گنبد زنده است بپرسید. یا کاشکی از مرحوم عاشورپور  می پرسیدید.
  بعد می روید سراغ عثمان آخون و... که اصلا ربطی به جوابگوئی به آن آراجیف ج. اسلامی نداشت. بیچاره عبدالرحمان ندیمی را هم در گنبد کشتید. در صورتی که افسران خراسان در گنبد به خلع سلاح هیچ پادگانی دست نزدند. (پاسگاه مراوه دپه را خلع سلاح کردند- در روز بیست و هفتم تیر 1324) داشتند می گذشتند که شهربانی و ژاندارمری در گنبد به سوی شان آتش گشود و هشت نفرشان را بهلاکت رساند. سروان ندیمی از طریق بندرترکمن به جلفا و از آنجا به شوروی پناهنده شد و در سال 1975 در شهر ایوانف دار فانی را وداع گفت. بگذریم، شاید بعدا در این باره معلومات بیشتری کسب خواهید کرد.
آقای آتابای! این عزیزانی که نام بردید (گوگلانی ...) نه در نتیجه مسئله آذربایجان بلکه اقدامات بربرمنشانه سروان دیده ور ها در گرگان و گنبد و بگیر و ببندهای افسران پادگان گنبد مجبور به ترک وطن شدند. شایان ذکر است که سرهنگ خطیبی خیلی دیر، بعداز دستگیری روزبه به ترکمنستان آمده بود.
  مرقوم فرمودید: "بخشی از نیروهای جوانتر ترکمن چون دانش آموزان و دانشجویان، فرهنگیان ترکمن که تحت تاثیر فعالیت های جریانات چپ بویژه سازمان فدائی و حزب توده قرار داشته اند..." پس حرکت جوانان آن دوره ترکمن، بی تأثیر از فدائی نبوده... اصرار شما مبنی بر تشکیل "صف مستقل" آب در هاون کوبیدن است، چرا که چنین چیزی خیلی کم مایه بوده و اکثرا جوانان ما در آن دوره عاشق آرم کلاشینکف فدائی بودند..  و با این حرفتان، متأسفانه گفتارتان در صورت مقدمه تان خودتان را برهم ریختید. اگر چنانچه در مورد صف مستقل مبارزین تورکمن اطلاعاتی دارید ما را هم بی نصیب نگذارید.
بعد دوباره بجای پاسخگویی به اراجیف، کلی گوئی می فرمائید.
 من می دانم که اطلاعات تان در مورد حوادث گنبد دقیق است. ولی به تحلیل دقیق آن نمی پردازید، علتش را نمی دانم. مثلا می گویئد در ششم فروردین برای نه گفتن به رفراندوم در باغ ملی جمع شدند. ولی اعلامیه کانون را دوباره بخوانید که می گوید، تشریح و علت شرکت نکردن:
یک- تشریح مواضع کلی خود   دوم- علت شرکت نکردن در رفراندوم—که فرق دارد با نه گفتن
 
و  در جائی دیگر شهید صفرگل خالد راده را با شهید بایرام بی بی ملتی اشتباه می گیرید. شما هنوز جوانید و حافظه تان باید خوب کار کند.
  بقیه مطالبتان تا آخر بجای پاسخگویی دقیق به اراجیف وزارت اطلاعات، تکرار مکررات وقایع بین دو جنگ است که احتیاجی به بازنگری آن نمی بینم.
  آقای آتابای! کاشکی بجای این همه پرنویسی، بعنوان یکی از مسئولین وقایع آن دوره بهتر بود در یک صفحه یا نیم صفحه به این مزدور اطلاعاتی می گفتین که "تورکمن تا ابد برای احقاق حق خودش با چنگ و دندان نبرد خواهد کرد و دروغبافی های شما ذره ای ارزش ندارد."
به امید پیروزی ملت تورکمن در راستای احقاق حقوق غصب شده خویش
و به امید پایداری دوستی بین نیروهای تورکمن
آرنه گلی (آقمیرات گورگنلی)
مدیر مرکز مطالعات تورکمن شناسی.  دوازدهم جولای 2011

No comments:

Post a Comment